تنهایی...

مادر سیر شده بود از دنیا


و الا...


تمام خانواده مستجاب الدعوه بودند.
..

............................................

به روی پنجه ایستادم قدم نرسید


دستش از روی سرم رد شد و به مادر خورد...

نوشته شده در یک شنبه 25 فروردين 1392برچسب:,ساعت 19:54 توسط علی

فاطمه اكتفا به نامش نكنيد


نشناخته توصيف مقامش نكنيد


هر كس که در او محبت زهرا نيست


علامه اگر هست سلامش نكنيد...

...........................

مادر دوبخش است:


"ما" و "در"


وقصه ی یتیمی "ما" ازکنار "در" شروع شد.


یازهرا

شهادت حضرت زهرا (س) تسلیت.

من هم در این روز احساس یتیمی میکنم مادر.

 

نوشته شده در یک شنبه 25 فروردين 1392برچسب:,ساعت 19:40 توسط علی

وعشق...

وتنها عشق،تو را به گرمی یک سیب

میکند مانوس...

                         سهراب عزیز

 

نوشته شده در پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:,ساعت 15:59 توسط علی

چه خوش خیال است!!فاصله را میگویم!!!

به خیالش تو را ازمن دور کرده....

نمیداند تو جایت امن است...

اینجا...

میان دلم

نوشته شده در چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:,ساعت 12:42 توسط علی

این اولین مطلبم در سال جدیده

امیدوارم سال خوبی رو داشته باشید...

 

 

دلم گرفته از این روزهای تنهایی

از این حیاط خلوت خاموش رویایی

دریغ، درد دلم را کسی نمیفهمد

خزیده ام به گوشه ی این قاب تنهایی

 ...............................

 حرفی که با تو نوشتم غزل نبود

شعری پر از حکایت این آرزو نبود

آنجا که با نگاه تو شعری سروده ام

تنها نگاه بود و دگر گفتگو نبود

نوشته شده در سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:,ساعت 16:9 توسط علی




قالب جديد وبلاگ پيچك دات نت